فلسفه بلا چيست چرا هم براي صالح است وهم براي گناهكار؟
«فلسفه بلاها از منظر قرآن كريم»
با نگاهي گذرا به قرآن كريم و روايات معصومين عليهم السلام، براي بلاها و مصيبت هايي كه به انسانها مي رسد، حكمت و فلسفه هايي ذكر شده كه در ذيل به برخي از آنها اشاره مي شود:
1.ايجاد حالت تضرع و خشوع و فروتني در انسانها:
براساس برخي آيات قرآن، بلاهايي بر يك سري از امت ها نازل مي شد تا دست از طغيان و سركشي بردارند و دلهاي آنها نرم و خاشع شود.
الف. « وَ لَقَدْ أَرْسَلْنا إِلى أُمَمٍ مِنْ قَبْلِكَ فَأَخَذْناهُمْ بِالْبَأْساءِ وَ الضَّرّاءِ لَعَلَّهُمْ يَتَضَرَّعُونَ؛ و به يقين ما به سوى امتهايى كه پيش از تو بودند فرستاديم و آنان را به تنگى معيشت و بيمارى دچار ساختيم تا به زارى و خاكسارى درآيند (انعام/42)
ب. همچنين در سوره اعراف آيه 49 مي فرمايد: « وَ ما أَرْسَلْنا في قَرْيَةٍ مِنْ نَبِيٍّ إِلاّ أَخَذْنا أَهْلَها بِالْبَأْساءِ وَ الضَّرّاءِ لَعَلَّهُمْ يَضَّرَّعُونَ»(اعراف/94)
بنابراين يكي از فلسفه هاي بلا و مصيبت، فلسفه تربيتي و انسان سازي آن است. بلاها باعث مي شود انسان دست از سركشي و فرعون صفتي و انانيت خويش برداشته و پي به عظمت و قدرت بي نهايت خداوند برده و از سوي ديگر به عجز و ضعف خود اگاه شود؛ در جاي ديگر قرآن كريم مي فرمايد: « وَ لَوْ بَسَطَ اللّهُ الرِّزْقَ لِعِبادِهِ لَبَغَوْا فِي اْلأَرْضِ»(شوري/27) اگر خداوند روزي را بر بندگانش گسترده مي ساخت، حتما در روزي زمين ستم مي كردند.
2. امتحان و آزمايش بندگان: از ديگر فلسفه هاي بلاها و سختي ها زندگي، فراهم نمودن بستر آزمايش براي بندگان است.
الف. « وَ لَنَبْلُوَنَّكُمْ بِشَيْءٍ مِنَ الْخَوْفِ وَ الْجُوعِ وَ نَقْصٍ مِنَ اْلأَمْوالِ وَ اْلأَنْفُسِ وَ الثَّمَراتِ وَ بَشِّرِ الصّابِرينَ؛ و قطعا شما را به چيزى از ترس و گرسنگى و كاهشى در اموال و جانها و محصولات مىآزماييم و مژده ده شكيبايان را(بقره/155)
ب. « وَ أَمّا إِذا مَا ابْتَلاهُ فَقَدَرَ عَلَيْهِ رِزْقَهُ فَيَقُولُ رَبّي أَهانَنِ؛ كَلاّ؛و اما چون وى را مىآزمايد و روزىاش را بر او تنگ مىگرداند مىگويد پروردگارم مرا خوار كرده است؛ هرگز چنين نيست (فجر/16و17)
ممكن است اين پرسش به ذهن خطور كند كه مگر خداوند از باطن كارهاي مردم ناآگاه است كه مي خواهد با امتحان آنها چيزي را بفهمد؟ مگر نه اين است كه قرآن فرموده: هيچ ذره اي وهيچ حركتي و حتي هيچ امر كوچك و بزرگي در عالم هستي نيست مگر آنكه معلوم و آشكار نزد خداوند است؟ پس امتحان يعني چه؟
3. بلاها بازتاب و پيامدن گناهان انسان است:
برخي از بلاهايي كه به سر انسان مي آيد نتيجه و مكافات عملكرد نادرست او و گناهاني است كه انجام داده است.
الف. « فَكُلاًّ أَخَذْنا بِذَنْبِهِ فَمِنْهُمْ مَنْ أَرْسَلْنا عَلَيْهِ حاصِبًا وَ مِنْهُمْ مَنْ أَخَذَتْهُ الصَّيْحَةُ وَ مِنْهُمْ مَنْ خَسَفْنا بِهِ اْلأَرْضَ وَ مِنْهُمْ مَنْ أَغْرَقْنا وَ ما كانَ اللّهُ لِيَظْلِمَهُمْ وَ لكِنْ كانُوا أَنْفُسَهُمْ يَظْلِمُونَ؛ و هر يك را به گناهش گرفتار كرديم از آنان كسانى بودند كه بر ايشان بادى همراه با شن فرو فرستاديم و از آنان كسانى بودند كه فرياد آنها را فرو گرفت و برخى از آنان را در زمين فرو برديم و بعضى را غرق كرديم و خدا نبود كه بر ايشان ستم كرد بلكه خودشان بر خود ستم مىكردند(عنكبوت/40)
ب. « وَ ما أَصابَكُمْ مِنْ مُصيبَةٍ فَبِما كَسَبَتْ أَيْديكُمْ وَ يَعْفُوا عَنْ كَثيرٍ؛ و هر مصيبتى به شما برسد به سبب دستاورد خود شماست و از بسيارى درمىگذرد.(شوري/30)
4. ارتقاء درجه و رتبه:
بسياري از بلاهايي كه بر انبياء الهي و انسان هاي صالحي وارد مي شود، نه به خاطر گناهان آنها كه آنها پيراسته از پليدي گناهان هستند، بلكه براي ارتقاء درجه كمال آنهاست: « ذلِكَ بِأَنَّهُمْ لا يُصيبُهُمْ ظَمَأٌ وَ لا نَصَبٌ وَ لا مَخْمَصَةٌ في سَبيلِ اللّهِ وَ لا يَطَؤُنَ مَوْطِئًا يَغيظُ الْكُفّارَ وَ لا يَنالُونَ مِنْ عَدُوٍّ نَيْلاً إِلاّ كُتِبَ لَهُمْ بِهِ عَمَلٌ صالِحٌ إِنَّ اللّهَ لا يُضيعُ أَجْرَ الْمُحْسِنينَ؛ اين به خاطر آن است كه آنان هيچ تشنگي، رنج و گرسنگي در راه خدا به آنان نمي رسد مگر اينكه به خاطر آن، كار شايسته اي براي آنان نوشته مي شود، چرا كه خدا پاداش نيكوكاران را تباه نمي كند.»
در روايتي از امام علي(ع) فرمودند: « ان البلاء للظالم ادب و للمؤمن امتحان و للأنبياء درجه؛ براي انسان ستمگر تأديب است و براي مؤمن امتحان و براي پيامبران مقام و درجه».
از همين جا پاسخ بخش دوم پرسش، روشن مي شود و آن اينكه بلا و مصيبت براي انسان هاي صالح در حقيقت عاملي براي ارتقاء درجه و صعود به قله هاي تكامل و تعالي است. لذا در روايات آمده: امام صادق: پيامبران بيش از همه سختي بلا را مي چشند، پس از آنها جانشينان و پيروان ايشان و سپس به ترتيب كساني كه نزد خدا مقامي ارجمند تر دارند.(ترجمه ميزان الحكمه، ج2، ص169) يا در جاي ديگر داريم؛ اما باقر(ع): « ان الله اذا احب عبدا غته بالبلاء غتا»(همان، ص579) خداوند وقتي كه بنده اي را دوست بدارد، او را در شدايد غرق مي كند» لذا بلا و مصيبت براي مؤمن و بنده خدا، نشانه لطف و محبت خدا به اوست زيرا اين بلا مايه رشد و شكوفايي و تكامل شخصيت و روح او مي شود؛
هر كه در اين بزم مقرب تر است*** جام بلا بيشترش مي دهند
5. بلاء و بيدارشدن از خواب غفلت:
الف. « وَ لَقَدْ أَخَذْنا آلَ فِرْعَوْنَ بِالسِّنينَ وَ نَقْصٍ مِنَ الثَّمَراتِ لَعَلَّهُمْ يَذَّكَّرُونَ؛ و در حقيقت ما فرعونيان را به خشكسالى و كمبود محصولات دچار كرديم باشد كه عبرت گيرند.(اعراف/130)
لذا در روايتي از امام صادق(ع) وارد شده كه حضرت(ع) فرمودند:
« هر گاه خداوند خير بنده اي را بخواهد و او گناهي ورزد در پي آن گناه به بلا و مصيبتي گرفتارش مي سازد تا او را به ياد استغفار را ندارد و هر گاه خداوند براي بنده اي شر و بدي خواهد و او گناهي مرتكب گناه را ادامه دهد، به او نعمتي بخشد تا آمرزش خواهي و استغفار را از يادش ببرد و آن گناه را ادامه دهد، اين است فرموده خداوند عزوجل كه: « از راهي كه خود نمي دانند به تدريج آنان را فرو مي گيريم يعني به وسيله دادن نعمت در هنگامي كه گناه مي ورزند».(همان، ص577)
6. تكذيب آيات و نشانه هاي الهي و فرستادگان او, يكي ازدلائل نزول بلا و سختي بر اقوام پيشين، بوده است؛
الف. « كَذَّبُوا بِآياتِنا كُلِّها فَأَخَذْناهُمْ أَخْذَ عَزيزٍ مُقْتَدِرٍ؛ همه معجزات ما را تكذيب كردند تا چون زبردستى زورمند آنان را گرفتيم (قمر/42)
ب. « فَعَصى فِرْعَوْنُ الرَّسُولَ فَأَخَذْناهُ أَخْذًا وَبيلاً؛ فرعون به آن فرستاده عصيان ورزيد پس ما او را به سختى فرو گرفتيم (مزمل/16)
در پايان به نقل از استاد شهدي مرتضي مطهري به مواردي از آثار و بركات سازنده بلاها و سختي ها اشاره مي شود، ايشان مي فرمايند:
1. شدايد و سختي ها و ابتلائات اثر تكميل كردن و تبديل كردن و عوض كردن دارد، كيمياست، فلزي را به فلز ديگر تبديل مي كند، سازنده است، از موجودي موجود ديگري مي سازد. از ضعيف، قوي و از پست، عالي و از خام، پخته به وجود مي آورد. خاصيت تصفيه و تخليص(خالص كردن) دارد، كدورت ها و زنگارها را مي زدايد، خاصيت تهييج و تحريك دارد، هوشياري و حساسيت به وجود مي آورد، ضعف و سستي را از بين مي برد.
مولوي انساني سختي كشيده و بلا ديده را به پوست دباغي شده تشبيه مي كند و مي گويد:
پوست از دارو و بلاكش مي شود***چون اديم طايفي خوش مي شود
گرنه تلخ و تيز ماليدي در او***گنده گشتي ناخوش و ناپاك بو
آدمي را نيز چون آن پوست دان***از رطوبت ها شده زشت وگران
تلخ و تيز و مالش بسيار ده***تا شود پاك و لطيف و بافره
كه بلاي دوست تطهير شماست***علم او بالاي تدبير شماست.(كتاب بيست گفتارص 149-148)
2. اموري كه مكمل نفس و مهذب اخلاق و تصفيه كننده روح مي باشند، چند چيز است:
الف. تمرين هاي عبادي، صبر بر عبادت(خواه بدني باشد يا روحي) كه از بوته شدايد و سختي ها بيرون آمده اند، محكمتر و قويترند.(يادداشت هاي استاد مطهري، ج2، ص24)
پس بلاها و سختي ها دو دسته اند كه سبب رشد و تعالي انسان مي شوند: 1. بلاهاي تكويني مانند مصائبي كه بر انسان وارد مي شود. 2. بلاها و سختي هاي تكليفي كه همان عبادت ها و مناسك و فرائض هستند.
3. شدايد و سختي ها محرك عزم واراده است، تقويت كننده است. برخلاف جمادات كه سختي ها آنها را مي كاهد، نبات و حيوان و انسان به طور مشعور به(خودآگاه) و غيرمشعور به(ناخودآگاه) به طبيعت خود را آماده مقابله مي كنند. به هر حال سختي محرك اراده و همت است.(همان)
4. براي غلبه بر سختي ها راهي بهتر از مواجهه و مقابله(نه فرار و وحشت و خودباختگي) نيست.(همان ص25)
5. مصائب براي روح مانند ورزش براي بدن است، قهرمان مي آفريند، معلم است، مقوي و محرك است.(همان)
6. رودكي شاعر معروف گفته است:
«اندر بلاي سخت پديدآيد***فضل و بزرگ مردي و سالاري(همان)
7. گوهر قيمتي از كام نهنگان آرند***آن كه او را غم جان است به دريا نرود
8. آلفرد دوموسه شاعر معروف قرن19 فرانسه نقل مي كند:
« هيچ چيز مانند يك درد بزرگ، آدمي را بزرگ نمي كند.»(همان، ص30)
خداوند در قرآن كريم مي فرمايد: « وَ جَعَلْنا مِنْهُمْ أَئِمَّةً يَهْدُونَ بِأَمْرِنا لَمّا صَبَرُوا؛ قومي در اثر شكيبايي در برابر مظالم(ستم) دستگاه فرعون و از پا در نيامدن به جايي رسيدند كه گروهي از آنها سمت پيشوايي در اثر اين شكيبايي پيدا كردند.(سجده/24)
خيلي جالب است يعني درد بزرگ و رنج بزرگ اگر متوجه آدمي بزرگ كه زنده است و روحش نمرده است بشود، آن مرد بزرگ مي شود، آبديده مي شود، خالص مي گردد، موانع و سدها در وجودش خراب مي شود، حجابها دريده مي شود، اما روح حيات و نشاط حيات تجلي مي كند، آزاد واقعي مي شوند، دراثر فشارها بسياري از افكار خشك و متحجر كننده مانند يك ديوار كهنه خراب مي شود و همان ملت به مقام پيشوايي مي رسد.»(همان، ص30)
منابع
- قرآن كريم
- يادداشت هاي استاد مطهري، ج2، انتشارات صدرا، چ دوم، بهمن 1382، قم
- بيست گفتار، استاد مطهري، انتشارات صدرا، چ24، ارديبهشت 1385، قم
- ترجمه الميزان الحكمه، محمدمحمدي ري شهري، ج2، انتشارات دارالحديث، چ اول، 1377، قم
:: موضوعات مرتبط:
فلسفه بلا ,
,
:: بازدید از این مطلب : 1284
|
امتیاز مطلب : 5
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1